مدافع حرم عمه سادات(س)
23 بهمن 1395 توسط زهرا احمد لو
واژه در واژه از دل میدان
غزلی را سپید آوردند
باز هم از مدافعان حرم
یک جوان شهید آوردند
یک جوان با هزار شور و شعور
روز آخر ولی «زهیر» شده
زیر تابوت، مادرش میگفت:
پسرم عاقبت به خیر شده…
مثل ابر بهار میبارید
غربت ماه در دل شب را
پسر با تعصبم میگفت :
نکند قبر عمه زینب را…
عاقبت طاقتش تمام شد و
دل به دریا زد و فدایی شد
پسر کربلا نرفتهی من
سوریه رفت و کربلایی شد
شکر حالا شنیدهام که حرم
شده از دست دشمنان آزاد
پسر من که جای خود دارد
جان عالم فدای زینب باد