حضرت آقا: تبلیغ با عمل و بصیرت
اصل مسئلۀ تبلیغ، ناظر است به عمل، همراه با بصیرت و یقین. باید بصیرت باشد. یقین، یعنى همان ایمان قلبى متعهدانه، وجود داشته باشد و بر پایۀ این بصیرت و یقین، حركت انجام بگیرد. اگر بصیرت بود، یقین بود، اما كارى انجام نگرفت، این مطلوب نیست؛ تبلیغ نشده است. اگر چیزى تبلیغ شد، اما بدون بصیرت و بدون یقین - هر كدام از این ها كم باشد - یك پایه خراب است و مطلوب به دست نخواهد آمد. این یقین همان چیزى است كه «ءامن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون كلّ ءامن باللَّه و ملائكته و كتبه و رسله»؛یعنى اولْ كسى كه به پیام، اعتقاد و ایمان عمیق پیدا می كند، خودِ پیامآور است. اگر این نبود، كار دنباله پیدا نخواهد كرد، نفوذ نخواهد كرد. آن ایمان هم باید با بصیرت همراه باشد؛ همچنانى كه حالا دربارۀ بصیرت مطالبى گفته شده است و روشن است. این، می شود عمل صالح. یعنى «انّ الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات»، واقعاً عمل صالح و مصداق اتمّ عمل صالح، همین تبلیغ است كه انجام باید بگیرد. پس در باب تبلیغ، باید فكر كرد، باید كار كرد.